استراتژی معامله با الگوی گارتلی در فارکس و کریپتو

استراتژی معامله با الگوی گارتلی در فارکس و کریپتو

دنیای تجارت فارکس پویا و همیشه در حال تحول است و معامله گران دائماً به دنبال استراتژی های مؤثر برای به دست آوردن برتری در بازار هستند. یکی از این استراتژی ها که در بین تحلیلگران تکنیکال محبوبیت پیدا کرده است، الگوی گارتلی است. این الگو که به نام خالق آن، HM Gartley نامگذاری شده است، یک الگو معاملاتی هارمونیک منحصر به فرد است که نقاط ورود و خروج و همچنین تارگت سود دقیق را برای معامله گران فراهم می کند. در این مقاله از پراپ فرم، استراتژی معامله با الگوی گارتلی، ساختار، تکنیک‌های شناسایی و کاربردهای آن در معاملات فارکس را بررسی می‌کنیم.

آموزش الگوی گارتلی

قبل از پرداختن به استراتژی معامله با الگوی گارتلی و شناسایی آن، درک مفهوم الگوهای هارمونیک ضروری است. الگوهای هارمونیک الگوهای قیمتی هندسی هستند که نسبت‌های خاصی را نشان می‌دهند که معمولاً از اصلاحات و دنباله فیبوناچی مشتق می‌شوند. این الگوها فرصت هایی را برای معامله گران فراهم می کند تا روند معکوس را پیش بینی و معاملات با احتمال بالا را شناسایی کنند.

الگوی گارتلی یک الگوی هارمونیک پیچیده، اما بسیار دقیق است. از چهار نوسان قیمت متمایز تشکیل شده است که به آنها پاها گفته می شود و نسبت های فیبوناچی خاص بر رابطه بین این پاها حاکم است. ویژگی های کلیدی الگوی گارتلی به شرح زیر است:

الف) پایه XA: پایه اولیه که پایه XA نامیده می شود، نشان دهنده اولین حرکت قیمت قابل توجه در الگو است. این پا می تواند یک روند صعودی یا نزولی باشد.

ب) پای AB: پایه AB یک اصلاحی از پای XA است و معمولاً در محدوده 61.8٪ تا 78.6٪ از پای XA قرار می گیرد.

ج) پای BC: پایه BC یک حرکت خلاف روند است و به طور معمول 38.2٪ تا 88.6٪ از پای AB را دنبال می کند. بحرانی ترین نقطه برای شناسایی در الگوی گارتلی، تکمیل پای BC است که به عنوان منطقه معکوس پتانسیل (PRZ) شناخته می شود.

د) پایه CD: پایه CD آخرین حرکت در الگو است و معمولاً فراتر از پایه XA گسترش می یابد. به فیبوناچی اکستنشن از 127.2٪ تا 161.8٪ از پای BC پایبند است.

الگوی گارتلی صعودی

الگوی گارتلی صعودی یک شکل گیری معاملاتی هارمونیک است که نشان دهنده یک بازگشت صعودی در بازار است، که شامل چهار نوسان قیمت متمایز است که با نام های XA، AB، BC و CD مشخص شده اند. مشخصه اصلی الگوی صعودی گارتلی این است که با یک حرکت قیمت رو به پایین (پای XA) و سپس یک اصلاح (پایه AB)، یک حرکت خلاف روند (پایه BC) شروع می شود و در نهایت با یک پسوند صعودی (پایه CD) پایان می یابد. ) که از پای XA پیشی می گیرد. در اینجا به تفکیک مولفه ها می پردازیم:

XA Leg: پای XA حرکت اولیه قیمت به سمت پایین را در الگو نشان می دهد. این می تواند یک روند نزولی قابل توجه یا یک انگیزه نزولی باشد.

AB Leg: پایه AB یک اصلاحی از پای XA است و معمولاً بین 61.8٪ و 78.6٪ از پای XA باز می گردد. نشان دهنده یک توقف موقت در روند نزولی است.

BC Leg: پایه BC یک حرکت خلاف روند است و معمولاً بین 38.2٪ و 88.6٪ از پای AB را دنبال می کند. در مقایسه با پایه XA، یک سطح پایین‌تر را تشکیل می‌دهد و زمینه را برای تغییر روند بالقوه فراهم می‌کند.

پایه CD: پایه CD آخرین حرکت در الگو است و فراتر از پایه XA گسترش می یابد. به اکستنشن فیبوناچی از 127.2٪ تا 161.8٪ از پای BC پایبند است. تکمیل پای CD، منطقه معکوس بالقوه (PRZ) را مشخص می کند، جایی که معامله گران به دنبال سیگنال های تایید صعودی برای ورود به معامله هستند.

برای تایید یک الگوی صعودی گارتلی، معامله‌گران به دنبال ابزارهای تحلیل تکنیکی اضافی مانند خطوط روند، الگوهای کندل استیک یا نوسان‌گرها می‌گردند تا اعتبار الگو را قبل از ورود به یک موقعیت خرید تایید کنند. تارگت سود برای الگوی گارتلی صعودی معمولاً در سطوح اکستنشن فیبوناچی پای CD تعیین می‌شوند و نقاط خروج را برای معامله‌گران ارائه می‌دهند.

الگوی گارتلی نزولی

این الگو برعکس، الگوی گارتلی نزولی یک شکل‌گیری معاملاتی هارمونیک است که نشانه‌ای از بازگشت نزولی بالقوه در بازار است. این ساختار مشابه الگوی صعودی را دنبال می‌کند، اما با حرکات مخالف قیمت. مشخصه کلیدی الگوی گارتلی نزولی این است که با یک حرکت قیمت به سمت بالا (پای XA)، به دنبال یک اصلاح (پایه AB)، یک حرکت خلاف روند (پایه BC)، و با یک گسترش نزولی (پای CD) به پایان می‌رسد. ) که از پای XA بیشتر است. در اینجا به تفکیک مولفه ها می پردازیم:

پایه XA: پایه XA حرکت اولیه قیمت به سمت بالا را در الگو نشان می دهد. این می تواند یک روند صعودی قابل توجه یا یک انگیزه صعودی باشد.

AB Leg: پایه AB یک اصلاحی از پای XA است و معمولاً بین 61.8٪ و 78.6٪ از پایه XA باز می گردد. نشان دهنده یک عقب نشینی موقت در روند صعودی است.

BC Leg: پایه BC یک حرکت خلاف روند است و معمولاً بین 38.2٪ و 88.6٪ از پای AB را دنبال می کند. در مقایسه با پایه XA، اوج کمتری را تشکیل می دهد و نشان دهنده یک روند معکوس بالقوه است.

پای CD: پایه CD آخرین حرکت در الگو است و تا زیر پای XA امتداد می یابد. به اکستنشن های فیبوناچی از 127.2٪ تا 161.8٪ از پای BC پایبند است. تکمیل پای CD، منطقه معکوس (PRZ) را مشخص می کند، جایی که معامله گران به دنبال سیگنال های تایید نزولی برای ورود به یک موقعیت شورت هستند.

تارگت سود برای الگوی گارتلی نزولی معمولاً در سطوح اکستنشن فیبوناچی پای CD تنظیم می‌شوند. معامله گران اغلب از این سطوح برای تعیین مناطق بالقوه حمایت یا برگشت قیمت استفاده می کنند. رایج ترین سطوح فیبوناچی مورد استفاده برای تارگت سود در الگوی نزولی گارتلی 38.2٪، 61.8٪ و 100٪ از پای CD است.

الگوی نزولی و صعودی گارتلی

آموزش استراتژی معامله با الگوی گارتلی

شناسایی دقیق الگوی گارتلی برای استفاده از پتانسیل آن و استراتژی معامله با الگوی گارتلی بسیار مهم است. معامله گران معمولاً از ترکیبی از سطوح اصلاحی فیبوناچی، همراه با قوانین خاص برای تأیید اعتبار الگو استفاده می کنند. در اینجا یک راهنمای گام به گام برای شناسایی و استراتژی معامله با الگوی گارتلی آورده شده است:

الف) پای XA را شناسایی کنید: نقطه شروع الگو را تعیین کنید، که نشان دهنده یک حرکت قیمت قابل توجه است. از ابزارهای اصلاح فیبوناچی برای تعیین سطوح برگشت بالقوه استفاده کنید.

ب) ساق AB را اندازه گیری کنید: هنگامی که پایه XA مشخص شد، با استفاده از ابزارهای فیبوناچی اصلاحی، بازگردانی پای AB را اندازه گیری کنید. پای AB باید بین 61.8٪ و 78.6٪ از پای XA بازگردد.

ج) پای BC را محاسبه کنید: با استفاده از ابزار اصلاح فیبوناچی در پایه AB، بازگرداندن پایه BC را اندازه گیری کنید. پای BC باید بین 38.2٪ و 88.6٪ از پای AB بازگردد.

د) نقطه PRZ: منطقه معکوس بالقوه (PRZ) منطقه بحرانی است که انتظار می رود الگو در آن کامل شود. با همگرایی نسبت های فیبوناچی متعدد، از جمله امتدادهای 127.2% و 161.8% پایه BC، همراه با سایر سطوح هارمونیک تعیین می شود.

ه) تأیید الگو: به دنبال اندیکاتورهای تکنیکال اضافی مانند نوسانگرها یا الگوهای کندل استیک باشید تا اعتبار الگو را قبل از وارد کردن تأیید کنید، چرا که باعث ورود به معامله با اطمینان بیشتر خواهد شد.

و) وارد معامله شوید: پس از تایید الگوی گارتلی، معامله‌گران می‌توانند با ثبت سفارش خرید یا فروش پس از اتمام CD، وارد معامله شوند. توصیه می شود برای مدیریت موثر ریسک، یک دستور توقف ضرر زیر PRZ تنظیم کنید.

ز) تعیین تارگت سود: استراتژی معامله با الگوی گارتلی تارگت سود خاصی را بر اساس اکستنشن فیبوناچی پای CD ارائه می کند. معامله‌گران می‌توانند در این سطوح از پیش تعیین‌شده سود جزئی به دست آورند یا از دستورات حد ضرر برای به حداکثر رساندن سود با پیشرفت معامله استفاده کنند.

استراتژی معامله با الگوی گارتلی

نکاتی مهم هنگام معامله با الگوی گارتلی

در حالی که دستورالعمل های اساسی ذکر شده در بالا، پایه ای برایاستراتژی معامله با الگوی گارتلی فراهم می کند، معامله گران با تجربه اغلب از ابزارها و تکنیک های اضافی برای ارتقای استراتژی های خود استفاده می کنند. در اینجا چند ملاحظات پیشرفته برای اصلاح رویکرد استراتژی معامله با الگوی گارتلی آورده شده است:

الف) استفاده با سایر اندیکاتورهای فنی: ترکیب الگوی گارتلی با سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال، مانند خطوط روند، میانگین متحرک، یا سطوح حمایت و مقاومت، می تواند ترید کلی را تقویت کند.

ب) مدیریت ریسک و اندازه پوزیشن: مدیریت ریسک مناسب در معاملات فارکس بسیار مهم است. تحمل ریسک خود را تعیین کنید و از تکنیک‌های اندازه‌گیری پوزیشن و حجم معامله مناسب برای اطمینان از کنترل ضررهای احتمالی استفاده کنید. برای حفظ ثبات در رویکرد معاملاتی خود، از یک نسبت ریسک به ریوارد مطلوب استفاده کنید.

ج) بک تست و فورواد تست: قبل از اعمال الگوي گارتلي در معاملات زنده، بک تست استراتژي بر روي داده هاي گذشته قيمت ضروري است. این به ارزیابی اثربخشی الگو در شرایط مختلف بازار کمک می کند. علاوه بر این، فوروارد تست استراتژی معامله با الگوی گارتلی در یک حساب آزمایشی به معامله گران اجازه می دهد تا اعتماد به نفس پیدا کرده و رویکرد خود را در صورت نیاز تنظیم کنند.

د) یادگیری و انطباق مداوم: بازار فارکس به طور مداوم در حال تغییر است و برای معامله گران مهم است که از روندهای بازار، اخبار اقتصادی و تحولات ژئوپلیتیکی به روز بمانند. یادگیری و انطباق مستمر کلید اصلاح استراتژی های معاملاتی و تطبیق با پویایی بازار در حال تحول است.

مزایا و کاستی های استراتژی معامله با الگوی گارتلی

در ادامه مانند هر استراتژی معاملاتی معرفی شده از جمله استراتژی فرکتال در فارکس، که مزایا و معایب آن را نیز برشمردیم، به کاستی ها و نقاط قوت استراتژی معامله با الگوی گارتلی نیز می پردازیم.

  • مزایای الگوی گارتلی:

احتمال زیاد معکوس شدن روند: الگوی گارتلی برای شناسایی روند معکوس بالقوه در بازار طراحی شده است و فرصتی را برای معامله گران فراهم می کند تا در مراحل اولیه یک روند جدید وارد معاملات شوند. این می تواند منجر به گرفتن حرکات قابل توجه قیمت و به حداکثر رساندن پتانسیل سود شود.

نقاط ورود و خروج کاملاً تعریف شده: این الگوی نقاط ورودی و خروجی خاصی را بر اساس نسبت‌ها و اصلاحات فیبوناچی ارائه می‌کند. این امر به معامله‌گران دستورالعمل‌های روشنی در مورد زمان ورود به معامله و مکان تعیین تارگت سود خود ارائه می‌دهد و امکان اجرای دقیق معامله و مدیریت ریسک موثر را فراهم می‌کند.

رویکرد عینی و مبتنی بر قانون: الگوی گارتلی دارای قوانین شناسایی مشخصی بر اساس اصلاحات و اکستنشن های فیبوناچی است که آن را به یک استراتژی معاملاتی سیستماتیک و عینی تبدیل می کند. معامله‌گران می‌توانند از یک رویکرد ساختاریافته برای شناسایی و ترید الگو پیروی کنند و تأثیر سوگیری‌ها و احساسات ذهنی را کاهش دهند.

تلاقی الگوی هارمونیک: الگوهای هارمونیک، از جمله الگوی گارتلی، اغلب در تلاقی با سایر اندیکاتورها و سطوح حمایت و مقاومت رخ می دهند. این امر تنظیم کلی معامله را تقویت می کند، زیرا عوامل متعددی برای تأیید و افزایش احتمال یک ترید موفق در یک راستا قرار می گیرند.

نقاط مثبت و منفی

  • معایب الگوی گارتلی در فارکس:

احتمال سیگنال های نادرست: مانند هر استراتژی معاملاتی، استراتژی معامله با الگوی گارتلی از سیگنال های نادرست یا الگوهای ناموفق مصون نیست. شرایط بازار و نوسانات قیمت می‌تواند منجر به الگوهایی شود که مطابق انتظار تکمیل نمی‌شوند، در صورتی که معامله‌گران تنها به الگوی متکی و بدون در نظر گرفتن سایر عوامل متکی باشند، منجر به ضرر احتمالی می‌شود.

فرآیند شناسایی پیچیده: الگوی گارتلی ساختار پیچیده ای با پاهای متعدد و نسبت های فیبوناچی دارد. شناسایی و تایید الگو مستلزم درک کامل قوانین و توانایی اندازه گیری و تجزیه و تحلیل دقیق حرکات قیمت است. این پیچیدگی می تواند برای معامله گران تازه کار چالش برانگیز باشد.

محدود به بازه‌های زمانی و ابزارهای خاص: اثربخشی استراتژی معامله با الگوی گارتلی می‌تواند در تایم فریم ها و ابزارهای مختلف متفاوت باشد. در حالی که ممکن است در جفت ارزها یا تایم فریم های خاص به خوبی کار کند، ممکن است در برخی دیگر به همان اندازه کارایی نداشته باشد. معامله گران باید مناسب بودن الگو را برای بازار و بازه زمانی انتخابی خود ارزیابی کنند.

پتانسیل از دست رفتن فرصت‌ها: الگوی گارتلی بر حرکت‌ها و نسبت‌های قیمتی خاص تکیه می‌کند، که به این معنی است معامله‌گران ممکن است فرصت‌های سودآور را از دست بدهند، اگر صرفاً روی الگوهای گارتلی تمرکز کنند و سایر سیگنال‌های معاملاتی و شرایط بازار را در نظر نگیرند.

نتیجه گیری

الگوی گارتلی ابزار قدرتمندی در زرادخانه معامله گران فارکس است که فرصتی را برای شناسایی معکوس های احتمالی روند و ایجاد نقاط ورود و خروج دقیق ارائه می دهد. معامله گران با درک ساختار آن، اعمال قوانین شناسایی دقیق و به کارگیری تحلیل های تکنیکال اضافی، می توانند از دقت الگوی گارتلی استفاده کنند. با این حال، مانند هر استراتژی معاملاتی، ترکیب استراتژی معامله با الگوی گارتلی با مدیریت ریسک مناسب، یادگیری مداوم و سازگاری برای پیمایش موفقیت آمیز پیچیدگی های بازار فارکس بسیار مهم است.

5 1 رای
Article Rating
اشتراک در
اطلاع از
0 Comments
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها